انسان و زندگی



میلیون ها نفر از هم نوعان ما در تمام طول عمرشان اطلاعات و آگاهی آن ها نسبت به جهان و روابط حاکم بر آن تنها به دانستن تاریخچه ای ناقص از محل زندگی شان ختم می شود. آن ها در واقع زمانی می توانند بحران های جامعه شان را درک کنند که از دیدگاهی جهانی به آن بنگرند. در صورتی که آن ها با ذهنیّات و پیش فرض های بسیار محدود خود و از افق وقایع جاری در محیط کوچک خود به جهان می نگرند، این در حالی است که در چنین شرایطی فرد قدرت طلب خودکامه، حل سریع بحران و ایجاد رفاه و آسایش ابدی را بشارت می دهد، البته ممکن است کسان دیگری نیز باشند که وعده هایی از این قبیل بدهند، امّا فرد قدرت طلب عامل بسیار مهم و اساسی تری را پیش می کشد: اسطورهٔ دشمن! ص۸۵


بررسی روانشناختی خودکامگی؛ مانس اشپربر؛ ترجمه علی صاحبی؛ نوبت چاپ و تاریخ: اول - 1384؛ انتشارات: روشنگران و مطالعات ن


قلب تو قلب پرنده
پوستت اما پوست شیر
زندون تن و رها کن
ای پرنده پر بگیر

اون ور جنگل تن سبز
پشت دشت سر به دامن
اون ور روزای تاریک
پشت این شبای روشن

برای باور بودن
جایی باید باشه شاید
برای لمس تن عشق
کسی باید باشه باید

که سر خستگیاتو
به روی سینه بگیره
برای دلواپسی هات
واسه سادگیت بمیره

قلب تو قلب پرنده
پوستت اما پوست شیر
زندون تن و رها کن
ای پرنده پر بگیر

حرف تنهایی قدیمی
اما تلخ و سینه سوزه
اولین و آخرین حرف
حرف هر روز و هنوزه

تنهایی شاید یه راهه
راهیه تا بی نهایت
قصه ی همیشه تکرار
هجرت و هجرت و هجرت

اما تو این راه که همراه
جز هجوم خار و خس نیست
کسی شاید باشه شاید
کسی که دستاش قفس نیست

قلب تو قلب پرنده
پوستت اما پوست شیر
زندون تن و رها کن
ای پرنده پر بگیر




ایرج جنتی عطایی


#مواعید_پوچ_دیکتاتوران


فرد #قدرت طلب #خودکامه، قبل از دست یابی به قدرت به هر کسی که از او طرفداری می کند وعده می دهد که در نظام عظیمی که او #تأسیس کرده و به او وفادار باشند. جان کلام آن که به آنان وعدهٔ قدرت می دهد و این وعده برای یک #فرد ناچیز و یک لاقبا وعدهٔ بسیار مهمی است، باتوجه به این که بحث بر سر این نیست که آن #طبقهٔ اجتماعی که این فرد عادی به آن تعلق دارد صاحب قدرت می شود، بلکه به او شخصاً نوید ارتقای مقام داده می شود که در پناه آن می تواند از شر《#حقارت》طبقهٔ خود نجات یابد. آری خودکامهٔ بزرگوار! میلیون ها آدم ناکام ماندهٔ حقارت کشیده را که آرزوهایی همانند آرزوهای پیشوای بزرگ در سر دارند (که حالا دیگر شور و اشتیاق در وجود آن ها نوعی اضطرار و اجبار تبدیل شده است) مخاطب قرار می دهد.

اما پس از دست یازیدن به قدرت، وعده های فرد قدرت طلب خودکامه تنها در چند مورد چند هزار نفر از آن خیل عظیم عملی می شود و از اینجاست که ترس و هراس فرد خودکامه از دیگران شروع می شود. گروه عظیمی از مردم از این رو که خواهان تغییراتی در وضع موجود هستند از او پیروی می کنند. فردی که از وضعیت موجود خود شدیداً متنفر است و به دلیل درجا زدن در چنین وضعی، در چشم خود نیز کوچک و #حقیر می نماید، بدون شک ایجاد تغییر و دگرگونی در موقعیت مذکور برایش بر هر چیز دیگری اولویت دارد و در مورد میزان منافع به دست آمده از شرایط جدید زیاد سخت گیری نمی کند. نظام خودکامگی، دنیای از بُن و ریشه جدیدی را وعده می دهد. اما به شهادت #تاریخ هیچ حکومت فردسالاری نتوانسته شرایط اجتماعی را به شکلی مترقّی تغییر دهد. #خودکامگان قدرت طلب همیشه نوید رسیدن به آستانهٔ دوران جدیدی را تبلیغ کرده اند. امّا در خاتمه، #مردم چیزی جز دوره ای مملو از #ظم و ستم و تلخ کامی #تجربه نکرده اند. ص۸۳،۸۴


بررسی #روانشناختی خودکامگی؛ مانس #اشپربر؛ ترجمه #علی #صاحبی؛ نوبت چاپ و تاریخ: اول - 1384؛ انتشارات: روشنگران و مطالعات #ن


ضد واقعیتی، مخرب و وحشتناک همچون "توجیه" وجود ندارد. شب مجال اندیشه هاست، یا کوری بی نوری؟ هر مقدار خیال و شاعرانگی قاطی واقعیت کردن، از غلظت آن می کاهد _ زهرش و زجرش را، تخفیف می دهد، ولی در واقعیتِ واقعیت، بی اثر است. توجیه مضرترین، مخرب ترین، دشمن واقعیت. 


طرف سرش تا گردن تاس شده، بعد نوشته: مهم دل زیباست نه سر کچل! 


بااک در رمان باباگوریو، به یکی از حس های بشری اشاره می کند. همچنانکه نویسندگانی چون رومن رولان نیز این کار را کرده بود. بااک می گوید: بدتر از بی مهری این دخترها به پدرشان، حسادتی ست که نسبت بهم دارند! 

حسادت احساسی است که حماقت را بعنوان یک حالت نسبتاً پایدار با خود دارد. وقتی حسادت تا اینمحد دهشتناک است آیا خدا هم محصول حماقت نیست؟ چیزی که خدا را مغلوب یا غالب می کند، همین ویژگی هاست. ساده لوحی و حماقت، عامل پیدایی خداست. 

در پایان، در جمع بندی می خواهم بگویم از خدا بزرگ تر: حسادت و حماقت نوع بشر است. 

خروجی این ویژگی های بشری درس، پند، عبرت و کشف شناخت نوع انسان است. وقتی می دانیم حسادت اندازهوحشتناک و موجد چه جدال هایی خونین رنگی است. می توانیم به ویژگی دیگر انسان بپردازیم که می تواند چه آفریننده حزاقی باشد. 


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها